کتاب «شب طولانی تیز دندان به نویسندگی خورخه کارهرا گومز،» روایتی است از دگرگونی یک انقلاب که در شیلی رخ میدهد.
در این کتاب، شیلی نماد یک قاره یعنی آمریکای لاتین است؛ گومز نیز در روایتها فراتر از زمان و مکان رفته و از تجربههایی که از انقلابهای مختلف در آمریکای لاتین داشته در این کتاب بکار گرفته است.
در نگاه ابتدایی، هدف نویسنده از نگارش این کتاب:
بررسی عمقی انقلابهایی هست که با افکار آرمانگرایانه شکل میگیرند و برای محقق ساختن آن به هر وسیلهای متوسل میشوند تا به هدف برسند، اما در نهایت شکست میخورند و شرایطی به مراتب بدتر از حکومت پیشین را به وجود میآورند.
انقلابی که بیتوجه به آرمانهای مردمی که آن را بهوجود آورده به بیراهه میرود و آنهایی را که با خود همراه نشده زیر چرخدندههایش له میکند، ولو آنکه آن افراد از تشکیل دهندگان آن انقلاب بوده باشند.
گومز در این کتاب به چرایی این اتفاق میپردازد و اینگونه پاسخ میدهد: «هدف وسیله را توجیه نمیکند.» |
در ادمه گومز در کتابش به ما نشان میدهد پاشنهی آشیل یک انقلاب آرمانگرا در کجاست که به شکست میانجامد.
این پاشنهی آشیل جایی نیست غیر از افراد خود فروختهای که برای کسب منافع شخصی به آرامانهای خودشان خیانت میکنند و در حمایت از حکومتی که در خلاف جهت آرمانها برسرکار آمده در نقش سرمایهدار و پیشکار برآمده و پایههای آن حکومت را تقویت و مخالفانش را سرکوب میکنند. |
در اینجاست که تراژدی شکل میگیرد. تراژدی که در این کتاب گومز به آن میپردازد و با آن انسان را به حقیقت آگاه و صاحب معرفت میکند.
زمانی که انسان علت درد و رنج آوار شده بر سرش را در این تراژدی تشخیص میدهد، با معرفت به آن کمی رنجهایش التیام مییابد و حتی او را به لذت آگاهی میرساند.
در جایی از کتاب علت عقب ماندگی ملتها را اینگونه بیان میکند:
«وقتی اصل سیر تاریخ عنوان شد، طبیعی است طبقهای که نابودیاش در این مسیر اعلام شده، تمام قدرت و تواناییاش رو از جمله علوم و فنون به کار میگیرد تا سنتزی غیر از سنتز گفته شده به وجود بیاید. سرمایهداری را پدید میآورد تا اوضاع مناسب برای رشد نیروهای مخالف به وجود نیاید و این تلاش وقتی با عقب ماندگی فرهنگی ملتها درهم بیامیزد، جامعه ترقی نخواهد کرد.» |
هدف نهایی نگارش این کتاب:
گومز در ادامه کتاب میگوید: «برای آنکه بدانیم در این شرایط چه باید کنیم به یک نویسندهی «چه باید کرد» و یک کتاب «چه باید کرد» نیاز داریم.»
ما با خواندن این کتاب در مییابیم که «خورخه کارهرا گومز» خود همان نویسندهی چه باید کرد و کتاب «شب طولانی تیز دندان» همان کتاب چه باید کرد است زیرا:
در این کتاب، گومز با نشان دادن سرنوشت انقلابهایی که در دورههای مختلف شکل گرفته و او در بطن اکثریت آنها حضور داشته برگرفته از تجربیاتش به ما میگوید که چه باید بکنیم: «نباید دست روی دست گذاشت و منتظر آمدن کسی بود تا آرمانها را به حقیقت بپیوندد و به عرفان هم نباید پناه برد، که نتیجهای در بر نخواهد داشت.» و در کتابش به ما میآموزد که هرکدام ما همچون گومز، نرودا، سیکه روس و دیگر هنرمندان که میکوشیدند تا در کتابهایشان، اشعار و هنرشان با مردم ارتباط برقرار کنند، هر هنرمند باید بکوشد تا در هنرش آرماناش را دنبال کند. |
شاید این تنها وسیلهای باشد که بتوان با آن راه رسیدن به هدفِ آرمانگرایی را توجیه کرد. زیرا خطر شکست خوردن آرمانها در زیر لگدهای سرمایهدارانی که در کتاب گومز ردایقرمز برتن میکنند و چشمان سگهایی را دارند که تفنگشان دندانهایشان و اونیفرمشان را در تاریکی شب پنهان کردهاند، محفوظ میدارد.
زمانی که با این حرکت هنرمندانهی آگاهی ساز ملتها از بند عقبماندگی فرهنگی رهایی بیابند، حکومتهایی که خلاف جهت اهداف آرمانها حرکت میکنند و در سیر تاریخی روبه نابودی میروند با هر میزان سرمایه و علوم فنون که بهکار ببرند نمیتوانند این سنتز را به سنتزی غیر از آن که گفته شده تبدیل کنند. |