پرش به محتوا

مهسا رزمجوئی

  • خانه
  • همه‌ی نوشته‌ها
    • یادداشت روزانه
    • داستانک
    • مقاله‌ها
    • شعر
    • جستار
    • کتاب‌های من
  • درباره من
  • تماس با من
منو
  • خانه
  • همه‌ی نوشته‌ها
    • یادداشت روزانه
    • داستانک
    • مقاله‌ها
    • شعر
    • جستار
    • کتاب‌های من
  • درباره من
  • تماس با من

۱۵ جمله‌ی نمونه از تمرین جمله‌نویسی

  • مهسا رزمجوئی مهسا رزمجوئی
  • نوشته‌های من
  • اسفند ۱۷, ۱۴۰۲
  • ۱۱:۳۱
  1. به آخر کوچه که رسیدم دانستم کیفم را در خانه جا گذاشته‌ام.
  2. چشمم که به اسم مادرم روی صفحه‌ی تماس گوشی افتاد لبخندی زدم.
  3. از ابری که جلوی نور خورشید را گرفت تشکر کردم.
  4. گربه‌ی خاکستری و نارنجی که جلوی در خانه همسایه نشسته بودند من را به یاد اجتماع خانم‌ها در محله جلوی در خانه‌ها انداختند.
  5. همین که از پله‌ها پایین آمدم و وارد کوچه شدم، فراموش کردم برای چه از خانه بیرون آمده‌ام.
  6. من همیشه دوشنبه شب‌ها خواب بد می‌بینم.
  7. وقتی به بالای کوه رسیدم، سر برگرداندم و به منظره‌ی شهر از آن بالا نگاهی انداختم.
  8. همیشه می‌دانستم که درباره‌ی احساسش به من دروغ می‌گوید.
  9. تلخی را بیشتر از شیرینی دوست دارم، قهوه‌ی تلخ، شکلات تلخ، عطر تلخ، حقیقت‌های تلخ.
  10. تنها چیزی که در آن روز قصد انجامش را نداشتم پیام دادن به رئیس سابقم بود.
  11. امروز او را دیدم و باهم خداحافظی کردیم.
  12. تلاش در خفه کردن احساستم به جایی نرسید.
  13. هرچه امیدم به بهبود وضعیتم در آینده بیشتر می‌شود به شدت اضطرابم هم اضافه می‌شود.
  14. من پیاده‌راه‌ها را نیز دوست دارم.
  15. نیمه شب فردا کنار پل با او قرار گذاشته‌ام.

 

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


پست های مرتبط

تقلید در جمله‌نویسی

ادامه »

جمله‌هایی با دست‌خط بد

ادامه »

نویسنده‌ی شکم‌پر

ادامه »

اشتراک بگذارید

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin

خانه » نوشته‌های من » ۱۵ جمله‌ی نمونه از تمرین جمله‌نویسی

طراحی صفحه: مهسا رزمجوئی

تمامی حقوق این وبسایت برای مهسا رزمجوئی محفوظ است.