خورشید گم شده بود
و از ان پس هر روز، ماه به جای آن
طلوع میکرد،
به رنگ خون
و روزها غبارآلود،
چون خاکستر آتش سوخته دود اندود
در خود تکرار میشد
روزی که نمیدانستی
گذشته بود یا تازه از راه رسیده بود
خورشید گم شده بود
و از ان پس هر روز، ماه به جای آن
طلوع میکرد،
به رنگ خون
و روزها غبارآلود،
چون خاکستر آتش سوخته دود اندود
در خود تکرار میشد
روزی که نمیدانستی
گذشته بود یا تازه از راه رسیده بود
طراحی صفحه: مهسا رزمجوئی
تمامی حقوق این وبسایت برای مهسا رزمجوئی محفوظ است.